آن دیگری- آگاهی
سیاه پوشیده بودم نه از آن جهت که عزادار باشم، بلکه در اعماق، بودنت را بیش از پیش احساس میکردم. نه حرفی، نه نگاهی، من در زیباترین شب سال آرام گرفته بودم و نشانیات را به تن داشتم
از مجموعه در سرزمین مدهوشان- فرصت حضور/ گل و مرغ- آن دیگری The Land of Bewilderment series/ Presence-Gol-o-Morgh- Another